خانه زبان شاهین دژ

خانه زبان شاهین دژ

منوي اصلي

آرشيو مطالب

لينکستان

ساعت

امکانات

ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 24
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 29
بازدید ماه : 79
بازدید کل : 2483
تعداد مطالب : 32
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1



Pichak go Up

جاوا اسكریپت

جاوا اسكریپت


اصطلاحات انگلیسی و معادل فارسی(عکس دار)3

 

اصطلاح شماره 26

Rain cats and dogs

معنی: سخت و شدید باریدن


 

- It's raining cats and dogs today! I wish I'd brought my umbrella to school!

- امروز دارد باران خیلی شدیدی می بارد. ای کاش چترم را به مدرسه می آوردم.

 

اصطلاح شماره 27

Under the weather

معنی: ناخوش، بدحال


 

- I stayed home from work because I was feeling under the weather.

- من سر کار نرفتم و خانه ماندم، زیرا احساس کسالت می کردم.

- When you catch cold, you feel under the weather.

- وقتی آدم سرما می خورد، احساس کسالت می کند.

 

 

اصطلاح شماره 28

Cross your finger

توضیح: برای موفقیت کسی یا اتفاق چیزی امیدوار بودن


 

- we'll be crossing our fingers for you to pass your exam.

- امیدوارم در امتحانت قبول شوی.

- When you catch cold, you feel under the weather.

- وقتی آدم سرما می خورد، احساس کسالت می کند

 

 

 

اصطلاح شماره 29

 

Lose one's head
معنی: دستپاچه شدن
- When Mel saw a dog in the street right in front of his car, he lost his head and drove into a tree.
- وقـتی مل سگی را در خیابان درست در مقابـل ماشینش دید، دستپاچه شد و بـه یک درخت زد.

 

اصطلاح شماره 30
Let the cat out of the bag
معنی: دهن لقی کردن، بند به آب دادن
اصطلاحات انگلیسی
- I wanted it to be a surprise, but my sister let the cat out of the bag.
- من می خواستم که آن یک سورپرایز باشد، اما خواهرم بند را به آب داد.

اصطلاح شماره 31

Keep an eye open on something

معنی: مراقب چیزی بودن

- We've asked the neighbors to keep an eye open on the house for us while we are away.

- ما از همسایه ها خواسته ایم که وقتی بیرون هستیم مراقب خانه باشند

 

اصطلاح شماره 32
Jump out of the frying pan and into the fire
معادل فارسی: از چاله درآمدن و در چاه افتادن
- I know that you thought this part of the program was difficult, but wait until you sea the next part. You're jumping out of the frying pan and into the fire.
- من میدانم که شما فکر میکنید این بخش از برنامه مشکل بود، اما صبر کنید تا بخش بعدی را ببینید. شما دارید از چاله در می آیید و در چاه می افتید.

 

 

اصطلاح شماره 33
A piece of cake
معادل فارسی: مثل آب خوردن
- I really prepared for that exam. It should be a piece of cake.
- من واقعاً خودم را برای امتحان آماده کرده ام. باید مثل آب خوردن باشد.

 

اصطلاح شماره 34
A Slap in the face
معادل فارسی: تو دهنی
- It was a slap in the face to be the only one not invited to the party.
- اینکه تنها کسی بود که به میهمانی دعوت نشده بود (برای او) مثل یک تو دهنی بود.
..

 

اصطلاح شماره 35

Feel like (doing something)

معنی فارسی: خواستن

- I don't want to stay home again tonight, I feel like doing something.

- من نمی‌خوام امشب دوباره خونه بمونم، من می‌خوام یه کاری بکنم.

 

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نويسنده: غلامرضا ترابی تاريخ: سه شنبه 30 / 11 / 1390برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

درباره وبلاگ


نويسندگان

لينکهاي روزانه

جستجوي مطالب

طراح قالب

© All Rights Reserved to englishhome.LoxBlog.Com | Template By: NazTarin.Com